بررسی شیوه سیاسی حضرت زهرا (س) با کاوشی در خطبه فدکیه

بررسی شیوه سیاسی حضرت زهرا (س) با کاوشی در خطبه فدکیه:
روشنگری مردم نسبت به سردمداران و مدعیان حکومت اسلامی
مرضیه خزعلی
هـدف اصـلی قیام زهرای اطهر(س)که اولین آمر به معروف و مؤسس حرکت عاشورائیان است،اصلاح در ارکان فـکر دیـنی و عـملکرد جامعه دیندار و معتقد به دین بود و به تربیت و نجات انسانهای تازه از بـند اسـارت رسته و احیاء شده عصر نبوت امید داشت و هدایت و مدیریت نسلها و عصرها در همه زمانها و مکانها را هدف قـرار دادهـ بود.او خطاب به حاضران در مسجد مدینه را به همه انسانیت تعمیم میدهد و آنـها را امـنای الهی در عهمه سرزمینها دانسته و رسالت پیامآوری و عـمل بـه پیـام الهی را مسئولیت همه بندگان خدا میداند و مـیفرماید: «عـباداللّه أنتم فی بلاده».(بندگان خدا،شما امینهای الهی در سرزمینها هستید). یعنی که مـا شـیعیان زهرای اطهر(س)نیز مخاطب او و امـانتدار پیـام و تداومبخش راهـ او بـرای تـحقق اهداف الهیاش خواهیم بود.
رویکردها و مـشی مـبارزاتی حضرت زهرا(س)
شیوههای مبارزاتی و ابزار هنری مورد استفاده حضرت به حدی مـتنوع،مـتعدد و سیاستمدارانه است که نیاز به پژوهـشی وسیع و دقیق و مجالی وسـیع و مـبحثی فراگیر و جامع دارد.لذا در این بحث بـه نـکات عمده و فرازهایی از کلام و قیام حضرت که تجلی نمادین مشی سیاسی ایشان است در سـرفصلهای زیـر اشاره میگردد. -جلوههایی از حمایت سـیاسی از ولایـت،در فـرازهای مختلف کلام صـدیقه طـاهره(س) -استدلالهای فقهی،حقوقی حـضرت زهـرا(س)در دفاع از فدک مقابل دعاوی مطروحه چه در خطبه و چه در دادگاه. -استناد به آیات قرآن در احـقاق حـق در زمینه ارث پدر برای اثبات چهره تحریف و غـصب.
جـلوههایی از حمایت سـیاسی از ولایـت
ایـشان در معرفی جایگاه امامت و ولایـت و ارزش آن به مردم هشدار میدهند آنجا که میفرمایند:«فجعل اللّه اطاعتنا نظاما للملة و امامتنا أمانا للفرقة». خـداوند اطـاعت از ما اهل بیت(ع)را سبب برقراری نـظام اجـتماعی در امـت اسـلامی، و امـامت و رهبری ما را عـامل وحـدت و در امان ماندن از تفرقهها قرار داده است. و در شأن امام زمانش(ع)میفرماید:پیامبر(ص)و امام علی(ع)دو پدر امت اسلامند.کجیها را راسـت وانـحرافات را اصـلاح مینمایند.اگر مردم آنها را اطاعت کنند از عـذاب جـاویدان نـجاتشان مـیدهند و اگـر هـمراه و یاورشان باشند نعمتهای همیشگی خداوندی را ارزانیشان میدارند و در تبیین منزلت امام میفرمایند:«مثل الامام مثل الکعبة اذ تؤتی و لا تاتی».(مثل امام مانند کعبه است که مردم به سوی او(کـعبه)میآیند و او به سوی مردم نمیرود)و در نهایت به مردم هشدار میدهند که: «و هو الامام الربانی و الهیکل النورانی،قطب الأقطاب،و سلالة الأطیاب الناطق بالصواب قطة دائرة الامامة».«علی(ع)امامی ربانی و الهی و هیکلی نـورانی و مـرکز توجه همه عارفان و خداپرستان و از خاندان پاک و گوینده حق و محور اصلی امامت است».در دفاع عملی از امام(ع)است که اقدام به ایراد خطبه در مسجد و...مینمایند و از فدک بعنوان الگوی نمادین غضب برای احـقاق حـق و اثبات تحریف حتی در احکام و آیات الهی یاد میکنند و با استنادات قرآنی واستدلالهای فقهی حقوقی نقاط انحراف را مشخص میفرمایند که به نمونههایی از این اسـتنادات در ضـمن تبیین موقعیت فدک اشاره مـیشود.
مـعرفی فدک
فدک در کجاست؟"فدک"قریهآباد و حاصلخیزی بود،در نزدیکی"خیبر"که تا شهر مدینه حدود یکصد و چهل کیلومتر فاصله داشت و از طریق صلح و بدون جنگ به پیـامبر اکـرم(ص)رسید. بعد از آنکه«فـدک»در مـلک پیامبر اسلام(ص)قرار گرفت آیه مبارکه «و آت ذا القربی حقه» (الاسراء،26)«حق خویشاوندان نزدیکت را برده»نازل شد.پیامبر گرامی اسلام (ص)حضرت فاطمه زهرا(س)را صدا زد و فرمود:«فدک»را به تو و فرزندان بعد از تو بـخشیدم.ایـن پاداش به خاطر مادرت حضرت خدیجه(س)بود که به تو دادم،«فدک» را به عوض مهریه حضرت خدیجه(س)به وی بخشید. سیوطی در تفسیر خود(4/177)نقل میکند:بعد از نزول آیه فوق،پیامبر اسلام(ص) فـدک را بـه حضرت زهـرا(س)بخشید و سپس حضرت علی(ع)مأمور شد که سند آن را بنویسد.آن حضرت سند را نوشت و غلام پیامبر(ص)و«ام ایمن»و حضرت عـلی(ع)بر آن شهادت دادند و«فدک»در زمان پیامبر(ص)به تصرف حضرت فـاطمه(س)درآمـد. حـضرت فاطمه(س)افرادی را برای اداره آن گمارد.وکیل آن حضرت،درآمد فدک را که هر سال بالغ بر بیست و چهار هزار یـا هـفتاد هزار دینار میشود خدمت حضرت فاطمه(س)میآورد و آن حضرت آنها رابین فقرای بنی هـاشم و مـهاجر و انـصار تقسیم میکرد. بعد از رحلت پیامبر(ص)ابو بکر،وکیل حضرت زهراء(س)را از فدک اخراج کرد و فدک را غـصب نمود.حضرت فاطمه(س)به این موضوع اعتراض کرد و مطالبه حق خود را نمود ابـو بکر از وی شاهد خواست.حـضرت فـاطمه(س)،حضرت علی(ع)، امام حسن(ع)،امام حسین(ع)و...را بهعنوان شاهد معرفی نمود که به دلایل واهی پذیرفته نشد.
فدک در تاریخ
در طول تاریخ،فدک دارای سرنوشت شگفتانگیزی است.بهطوری که بارها گرفته شد و مجددا بـه اهلش برگشت که بهطور خلاصه به آن اشاره میشود. 1-در سال هفتم هجری براساس مصالحه،به پیامبر اسلام(ص)رسید که آن را به دخترش حضرت زهرا(س)بخشید. 2-بعد از رحلت پیامبر(ص)خلیفه اول آن را غصب کرد و در اختیار حـکومت قـرار داد. البته عدهای نقل کردهاند که خلیفه دوم فدک را به حضرت علی(ع)و عباس عموی پیامبر(ص) برگرداند و در زمان عثمان مجددا غصب شد. 3-در زمان حکومت«عمر بن عبد العزیز»طبق دستور وی،فدک را به فـرزندان حـضرت زهرا(س)برگرداندند. 4-سپس در زمان حکومت«یزید بن عبد الملک»مجددا فدک را غصب کردند. 5-بعد از انقراض بنی امیه و آغاز حکومت«بنی عباس»اولین خلیفه عباسی«ابو العباس سفاح»آن را به«عـبد اللّهـ بن علی(ع)»بهعنوان نماینده فرزندان حضرت زهرا(س) بازگرداند. 6-ابوجعفر،منصور دوانیقی آن را غصب کرد. 7-مجددا«مهدی عباسی»فرزند منصور،آن را به فرزندان حضرت زهرا(س)بازگرداند. 8-موسی بن هادی،خلیفه دیگر عـباسی آن را غـصب کـرد. 9-در زمان حکومت مأمون عباسی در سـال 210 ق طـبق نـامه و دستور وی به فرماندار خود در مدینه،آن را به«محمد بن یحیی»و«محمد بن عبد اللّه»بهعنوان نمایندگان فرزندان حضرت زهرا(س)واگذار کردند. 10-در زمان حـکومت«مـتوکل عـباسی»مجددا«فدک»غصب شد(بلاذری،36-41؛ یعقوبی،3/48). 11-برخی مـعتقدند کـه بعد از متوکل«المعتضد»،آن را مجددا به اهلش برگرداند ولی مجددا«المکتفی»آن را پس گرفت(اربلی،1/496).
خطبه فدکیه
حضرت زهرا(س)برای اثبات حـقانیت خـود و ایـنکه«فدک»از آن اوست خطبهای مفصل ایراد نمود که به خـطبه«فدکیه»معروف است. این خطبه در کتابهای گوناگون شیعه و سنی ذکر شده است که در اینجا به چند مأخذ اشـاره مـیشود.
مـدارک خطبه فدکیه
1-کتاب بلاغات النساء(ص 23 و 33)که مؤلف آن از علماء و دانشمندان و ادبـای اهـل سنت بود و در حکومت بنی عباس میزیست و نزد آنان جایگاهی بس رفیع داشت. 2-کتاب نهج البلاغه ابـن ابـی الحـدید که این خطبه از کتاب السقیفة حمد ابن عبد العزیز جوهری نقل نـموده و احـمد بـن عبد العزیز را فردی مورد وثوق و پرهیزکار معرفی مینماید و میگوید:همه محدثان عامه از او به نـیکی یـاد کـردهاند.ابن ابی الحدید تصریح میکند که تمام اسنادی که برای خطبه ارائه نموده از کتب اهـل سـنت است و از کتب شیعه سندی ذکر نکرده است.وی این خطبه را به چهار سند نـقل مـیکند: سـند اول به حضرت زینب(س)میرسد. سند دوم به حضرت امام جعفر صادق(ع)ختم میشود. سند سـوم بـه امام محمد باقر(ع)میرسد. سند چهارم به عبد اللّه بن حسن(ع)معروف به«عـبد اللّه مـحض»فـرزند فاطمه،دختر امام حسین(ع)میرسد(16/210 به بعد). 3-علی بن عیسی اربلی از بزرگان شیعه در کتاب کـشف الغـمة(1/479-480). 4-عمر رضا کحاله در اعلام النساء(4/116-119)؛علامه مجلسی در بحار الانوار(8/109- 112). 6-احتجاج طبرسی(1/133-134). خـطبه حـضرت زهـرا(س)از زمانهای بسیار قدیم مورد توجه اهل بیت و شیعیان آنها بوده است.بهطوری که بزرگان آل ابـی طـالب آن را از پدران خـود نقل میکردند و به فرزندان خود میآموختند.
نگرشی به فرازهای خـطبه
حـضرت در شروع و پایان خطب،ضمن اعلام حق و دفاع از حق مغصوب امام و امت و دفاع از حقوق خـویش،بـه رسالت عظیم الهی خویش در هدایت انـسانها اهـتمام ورزیده و بـا بـیان سـرچشمههای معارف الهی و فلسفه تـوحید و نبوت و احکام و علل شرایع به تحلیل عمیق از سیر تاریخی و علل انحطاط جوامع و انحراف و ارتجاع و مـسلمین پس از نـجات و هدایت الهی(و ارسال رسل و اتمام نـعمت امـامت)و ولایـت مـیپردازند و عـمده اشکال را دنیاطلبی،سـستی و حـق ناشناسی امت و عدم دفاع درست و به موقع از امامشان یعنی از حق حیات و راه نجات خود میدانند. لذا قبل از بـررسی ادامـه خـطبه به اهم محورهای مطورحه در مباحث حضرت اشـاره مـیشود. - حـمد و ثـنای الهـی - تـوحید استدلالی - نبوت - نگرشی به جاهلیت - نگاهی به رهآوردهای زمان بعثت و ظهور اسلام - بیان علل شرایع و فلسفه احکام -تحلیلی از تاریخ و حوادث ایام - تبیین موقعیت و مکانت همسر و امامش در زمـان پیامبر(ص) - تبیین دگرگونی ایام بعد از فقه پیامبر(ص) - تبیین حقوق خویش در برابر غاصب و ارائه دلائل و مستندات فقهی قرآنی و... - تبیین سستی و ضعف مسلمین در دفاع از اهل بیت(ع)و حق حیات خویش - سرزنش و توبیخ غاصبین و قاعدین کـه زمـینهساز ظلم شدند - اعلام شکایت و طرح دعوی در دادگاه الهی،بادادخواهی نبوی(ص)
هدف نهائی حضرت فاطمه زهرا(س)از طرح مسأله فدک
اما زهرای اطهر(س)نیز گواهی نخواست.زیرا هدف او از منازعه بـه دسـت آوردن فدک نبود.بلکه روشنگری مردم نسبت به سردمداران و مدعیان حکومت اسلامی بود. هدف او پیشگیری از تصرف و تحریف احکام الهی بود و همانطور که در خطبه خود که بزرگترین حمله علیه تـجاوز حـکومت وقت بود روی این مطلب تکیه کرد که حدیث ساختگی درمورد میراث پیامبران برخلاف قرآن است و این حکام سعی در تحریف احکام الهی و ایراد اتهام و جعل اکاذیب بر نبی اکرم(ص)را دارنـد تـا بـه مطامع خود برسند و آنجا مـطرح فـرمود کـه:اکنون خلافت را همچون شتری مهار کرده و جهاز برنهاده و در اختیارگیر اما روز حشر بیگمان فراخواهد رسید و بدان که دادگرترین حاکم، خداوند و دادخواهترین کـس مـحمد(ص)و بـهترین میعادگاه،قیامت است و در آن روز تباهکاران به زبان درخواهند مـاند.ایـشان سعی در افشای شخصیت دینی و مذهبی آنان داشت و میخواست چهره آنان را آنچنانکه هست جلوه دهد.زیرا میدانست که اگر حـکومت بـه آن شـکل به نام اسلام ادامه یابد.برای همیشه حکومت حق از بـین میرود و اگر همان حکومت هم سرنگون شود فتنهای بپا خواهد شد که اصل اسلام را مورد تهدید قرار دهـد.در چـنین وضـعی این بانوی یگانه اسلام وظیفه داشت به نحوی قیام کند کـه نـه حکومت سقوط کند و نه مردم،دولت را حکومت قانونی اسلام بشناسند و لذا به مسجد رفت و دولت را استیضاح کرد و در آنجا هـدف خـود را ضـمن خطبهای که در آن صداقت و نفوذ کلام رسول(ص)و شخصیت بزرگوار فاطمه(س)نمودار بود. عـلام کـرد و فـرمود:عباداللّه انتم امنائه فی عباده و بلاده.ای بندگان خدا شما باید حق را بگویید و به سـائر امـم بـرسانید. او میخواست که مردم دین را از لحاظ قانون و مجری الهی بشناسند و انحرافات متصدیان امر را به حـساب دیـن و خدا نگذارند و نشان داد که اگر حق را نمیتوانید محقق کنید لااقل آن را جلوهگر کنید کـه اگـر حـق متجلی شود خود راه را باز کرده و مخالفینش را نابود خواهد کرد
نتیجه بحث
بـا تـوجه به خطبههای حضرت(س)در مسجد و جمع زنان و مجامع عمومی دیگر(حتی مجلس عیادت)حضور در دادگاه و ادعای دعـاوی مـتفاوت بر علیه چهره غصب و تحریف،استفاده هنری از چهرههای مختلف شهود برای اثـبات حـقانیت،تعریف و تبیین مکررشان،جایگاه و منزلت امام در بـرابر امـت،وصـیتنامه سیاسی و در یک کلام معرفی منحرفین و غاصبین در نـمادهای مـختلف مشی سیاسی حضرت را که همانا دفاع از امامت و ولایت برای احقاق حق امت تـا ابـدیت است، روشن میسازد.
ارسال نظر